والدین، با اظهار محبت، ارائه حمایت عاطفی، پذیرش فراگیرانه، و ارائه مراقبت به فرزند، علاقه خود را به وی ابراز میکنند. احساس دوستی والدین نسبت به فرزند در لحظاتی ایجاد میشود که ایشان او را بغل میکنند، پیش از او ابراز تحسین میکنند یا کلمات خوبی را نسبت به او بیان میکنند. این نمایانگر عشق مناسب والدین، نقش بسیار حیاتی در تربیت جسمی و روانی فرزند دارد. در این مقاله، به بحث درباره عشق و دوستی به سوی فرزند پرداختهایم. ما را در این سفر همراهی کنید.
دوست داشتن فرزند چیست؟
احساس عشق والدین به فرزندانشان یک محبت بیپایان و مبتنی بر غیرقابل شرط بودن است، که به عنوان چشمهای بیانتها از خوشحالی و آرامش برآمده است. این ارتباط عاطفی، یک احساس پیچیده است که همواره در دستور کار تکامل و ترقی قرار دارد. والدین با شاهد بودن بر روی رشد و پیشرفت فرزندانشان، لحظاتی از افتخار و مسرت تجربه میکنند و تمایل دارند تمام زندگی خود را به سمت فراهم کردن خوشبختی فرزندانشان متمرکز کنند. این اتحاد عاطفی به گونهای قوی است که هیچ فرد دیگری قادر به نقض و خراب کردن آن نمیباشد.
اثرات دوست داشتن فرزند
بر اساس نظریه دلبستگی، والدین نقشی مهم به عنوان چهرههای دلبستگی ایفا میکنند. کیفیت رابطه میان والدین و کودکان از اهمیت ویژهای برخوردار است، زیرا احساس امنیت عاطفی و راحتی روحی کودکان به این ارتباط وابسته است. در نتیجه، محبت و نگهداری والدین تأثیر فوقالعادهای بر رشد شخصیت کودک دارد. تحقیقات نشان میدهد که ۲۶ درصد از سازگاری روانی کودکان و ۲۱ درصد از سازگاری روانی بزرگسالان به عنوان نتیجه بهرهمندی از عشق والدین میباشد.
۱. موفقیت در زندگی
موفقیت در زندگی به شدت به عشق و محبت والدین نسبت دارد و نقش بسیار حیاتی در دستیابی به آن دارد. در سال ۱۹۳۸، محققان به انجام یک پژوهش درباره تربیت افراد موفق دانشگاه هاروارد پرداختند و سیر زندگی ۲۶۸ دانشجوی هاروارد، از جمله جان اف کندی، را بررسی کردند. سلامت جسم و روحی هر شرکتکننده ثبت و تحلیل شد و موفقیت یا ناکامی آنها مورد بررسی قرار گرفت.
نتیجه این تحقیق به یک یافته جالب منجر شد: “زندگی شاد و موفق افراد ریشه در رابطه خوب با والدین دارد. احساس پذیرش، تربیت مثبت و محبت والدین در دوران کودکی به عنوان بهترین تضمین برای موفقیت، شادی و رضایت از زندگی فرزندان در آینده شناخته میشود.
۲. سلامت جسمانی
در یک پژوهش دیگر، محققان به این نتیجه رسیدند که افرادی که تجربه عشق والد و فرزندی را نکردهاند، در دوران بزرگسالی تا دو برابر بیشتر از دیگران در معرض خطر ابتلا به بیماریهای جسمانی قرار داشتند، از جمله بیماری عروق کرونر، فشار خون بالا، زخم اثنی عشر و اعتیاد به الکل.
۳. عزتنفس و خودکفایتی
کودکانی که در محیطی از دوستداشتن و پذیرش والدین بزرگ میشوند، به عزتنفس بیشتری دست مییابند. در مقابل، افرادی که در کودکی احساس طردشدگی میکنند، عزتنفس کمتری دارند و نگرش آنها به خود، بازتابی از نگرش والدین به آنان است. افتقاد به عدم محبت و پذیرش والدین، باعث ایجاد احساس بیلیاقتی در کودکان میشود.
۴. صلاحیت اجتماعی
کودکانی که با محبت و پذیرش والدین خود فرا میروند، از لحاظ اجتماعی شایستگی بیشتری به دست میآورند. اینکه والدین و کودکان، از طریق تعاملاتی آشنا و مکرر، رفتارهای اجتماعی خود را شکل میدهند، به افراد جوان کمک میکند تا به مهارتها و ارتباطات اجتماعی فراگیرند و در زندگی اجتماعی بهتری داشته باشند.
۵. پیشرفت تحصیلی
کودکانی که در خانوادهای مهربان و همدل بزرگ میشوند، توانایی پیشرفت تحصیلی بیشتری به دست میآورند. تأثیر مثبت محبت و حمایت والدین بر پیشرفت تحصیلی کودکان، نه تنها در دوران کودکی بلکه تا بزرگسالی ادامه دارد. این ارتباط نزدیک بین محیط خانوادگی حاکم بر محبت و پیشرفت تحصیلی، سازندهترین راه برای ترقی در مسیر تحصیلی فرد است.
۶. سلامت روان
نوجوانانی که در خانوادهای مهربان و پذیرا بزرگ میشوند، به سازگاری روانی بهتری دست مییابند. بر اساس بررسیهای انجام شده در مورد ۲۰۰۰ نفر، کودکانی که در کودکی از محبت و حمایت والدین بهرهمند نبودهاند، در دوران بزرگسالی با مشکلات ناسازگاری روانی مواجه شدهاند.
افرادی که احساس طردشدگی در کودکی کردهاند، بیشتر به افسردگی، سوءمصرف مواد مخدر و سایر مشکلات سلامت روان دچار میشوند. این افراد نسبت به دیگران، در معرض خطر مشکلات رفتاری، اختلال سلوک و بزهکاری بیشتری قرار دارند.
عوامل تأثیرگذار بر دوست داشتن فرزند
۱. ویژگیهای والدین
شخصیت و سلامت روانی والدین با نحوه پیوند اولیه با فرزندان و عشق به آنان تناسب مستقیم دارد. بر اساس تحقیقات انجامشده، اگر مادری با ویژگیهای برونگرا، وظیفهشناس و دلنشین باشد، ارتباط نزدیکتری با فرزندش خواهد داشت و عشق به فرزند را بیشتر به نمایش میگذارد.
در مقابل، والدینی که علائم افسردگی یا اضطراب دارند، ممکن است در برقراری ارتباط با فرزندانشان مشکلاتی را تجربه کنند و این ممکن است باعث شود که عشق و ارتباط معنیداری با فرزندانشان برقرار نشود.
پیوند بین والدین و فرزندان همچنین تحت تأثیر تجربیات اولیه و تربیت والدین آنهاست. والدینی که خاطرات مثبتی از روابط با والدین خود دارند، بهترین شکل ارتباطات مثبت را با فرزندانشان ایجاد میکنند. این ارتباط نه تنها از زاویه تجربیات قبلی والدین بلکه از جهت مدلهای تربیتی آنها نیز تحتتأثیر قرار میگیرد.
۲. ویژگیهای فرزند
خلقوخو و ویژگیهای رفتاری فرزند نهتنها تأثیرگذار بلکه برابر با اهمیت ویژگیهای والدین نیز میباشند. بهعنوان مثال، یک کودک بدقلق ممکن است باعث ایجاد استرس بیشتر برای والدین شود و این ویژگی رفتاری منفی ممکن است موجب شود که والدین نتوانند بهطور موثر با او ارتباط برقرار کنند. علاوه بر این، احتمال بروز مشکلات رفتاری در این کودکان نیز بیشتر است.
۳. تأثیر موقعیت
در برخی موارد، احساسات و رفتارهای والدین قابل تحت تأثیر موقعیتهای خاصی هستند. بهعنوان مثال، احساسات یکی از والدین ممکن است بر احساسات والد دیگر تأثیر گذاشته و تداخلی در ارتباط آنها با فرزندشان ایجاد کند. در این سناریو، اهمیت ارتباط مثبت بین والدین با یکدیگر و نقش آن در شکلگیری عشق به فرزند بهوضوح نمایان میشود.
نتیجه گیری
پرورش فرزند یکی از مهمترین و چالشبرانگیزترین تجربیات زندگی است. این تجربه ممکن است برای شما که برای اولین بار والدین شدهاید یا حتی در طول سالها که پدر و مادر بودهاید، باشد. عشق و محبت شما نسبت به فرزندانتان یک احساس خاص و بیقیاس است. هرچند این عشق منبع قوت و آرامش شماست، اما گاهی هم ممکن است با احساس گناه، ناامیدی و سرخوردگی همراه باشد.
برخی از رفتارهای والدین، مانند تنبیه ناپسند، نیشگونگرفتن، تمسخر، فریادزدن، فحشدادن، تحقیرکردن یا ابراز حرفهای ناخوشایند یا کنایهآمیز نسبت به کودکان، میتواند باعث سرخوردگی آنان شود. این رفتارها میتوانند باعث احساس طردشدگی در کودکان شوند. فرزندانی که از سوی والدین خود طرد میشوند، معمولاً دچار رفتارهایی مثل سردی، بیمهری، پرخاشگری و بیتفاوتی میشوند.
دیدگاهتان را بنویسید