توانایی تصمیمگیری فوری و واکنش مناسب در مواجهه با شرایط حیاتی بر انسان حائز اهمیت است. این توانایی نه تنها به معیشت و مرگ ارتباط دارد، بلکه نیازمند شجاعت و آگاهی از احساسات خود است. تصمیمات گاهاً بر اساس اندیشههای عمیق و حواس پنجگانهای ما اتخاذ میشوند.
زمانی که احساسات ما به خوشحالی، عصبانیت، غم، بیحوصلگی یا ناامیدی متصل میشوند، انتخابات ما تحت تأثیر قرار میگیرند. به همین دلیل، تشخیص صحیح و درست احساسات به عنوان پیشنیازی اساسی برای اتخاذ تصمیمات بهینه و اجتناب از رفتارهای ناپسند انسان محسوب میشود. در ادامه به بررسی این موضوع خواهیم پرداخت تا بهترین راهکارها و روشهای شناخت احساسات انسان را معرفی نماییم.
تعریف احساسات ما
تجربه احساسات، به عنوان واکنش طبیعی انسان در برابر وقایع و مواقع مختلف، تنوع و انعطاف پذیری دارد. ما در برخورد با اخبار خوب، احساس شادی را تجربه کرده و در برابر تهدیدات، احساس ترس را دریافت میکنیم. تصمیمات و رفتارهای ما نیز به صورت مستقیم تحت تأثیر احساسات لحظهای ما قرار میگیرند.
شناخت انواع احساسات در سه بُعد تجربه میشوند:
تجربه ذهنی: احساساتی که در سراسر جهان نامهای یکسانی دارند، اما ممکن است در شدت و اندازههای مختلفی تجربه شوند. گاهی اوقات چندین احساس با یکدیگر ترکیب میشوند؛ به عنوان مثال، زمانی که یک کسب و کار جدید را آغاز میکنیم، هیجان، خوشحالی، و عصبیت همزمان میشوند.
پاسخ فیزیکی: بدن به صورت فیزیکی نیز به احساسات واکنش نشان میدهد؛ دلپیچه، تپش قلب، و عرق کف دست از جمله پاسخهای بدن به وضعیتهای احساسی مختلف هستند.
پاسخ رفتاری یا بیانی: احساسات ما در قالب واکنشهای رفتاری قابل مشاهده هستند؛ به عنوان مثال، در لحظات عصبانیت، اخم میکنیم و در لحظات شادی، صورتمان به خنده میآید.
نحوه شناخت احساسات؟
۱. با دقت به افکار و رویاهای خود گوش کنید
برای شناخت احساسات خود، به افکار و رویاهایتان گوش دهید. ما عادت داریم به طور خودکار به الگوهای خاصی فکر کنیم و در بسیاری از موارد از وجود افکار و رویاهایمان غفلت کنیم. با تمرکز و توجه به رویاها و افکار خود، آنها را به بخش آگاهانهی ذهن منتقل کنید.
این اقدام باعث میشود که به طور موثرتری با خود؛ در مورد ترجیحات، دلخواهها و حتی نفرتهایتان آشنا شوید. برای چند ماه به تدریج افکار و رویاهای خود را ثبت کنید. این کار به شما کمک میکند تا الگوهای ذهنی خود را شناسایی کرده و به سطح بالاتری از آگاهی از خودتان و ارتباطاتتان دست یابید.
۲. تاکید بر زخمهای کوچک و غیرقابل توجه
اکثر ما وقتی آسیبی به احساساتمان میبینیم، سعی میکنیم آن را بهطور کلی نادیده بگیریم و درون خود حفظ کنیم. اما تجربه نشان میدهد هر آسیب روحی حتی اگر به نظر بیاهمیت بیاید، ارزش توجه دارد. شما میتوانید هر زخم روحی کوچکی که ممکن است در نگاه اول بیاهمیت به نظر برسد، را با جزییات بررسی کنید.
بسیاری از افراد این آسیبها را از دوران کودکی با خود حمل میکنند و آنها ممکن است علاوه بر تأثیرات روحی، منجر به بروز بیماریهای جسمی نیز شوند. بنابراین، برای شناخت احساسات خود، به زخمهای کوچک و غیرقابل توجه نیز توجه کنید.
۳.ثبت هر چیزی که احساس شدید به شما میدهد به مدت دو ماه
برای دو ماه، هر چیزی که باعث ایجاد احساسات شدید در شما میشود، بنویسید. بیاهمیت از علت آن باشد؛ آیا هوا، ترافیک، ارتباط با همسر یا بچهها، مسائل سیاسی یا حتی موقعیتهای بازار. سعی کنید بفهمید چه چیزی شما را به خود مشغول میکند؛ آیا احساس خشم یا ناراحتی؟ آیا پشت این احساسات چه ترسهایی پنهان هستند؟
به عبارت دیگر، آیا خشم به عنوان یک پوشش برای ترس یا ترس به عنوان یک نقاب برای ناراحتی ظاهر میشود؟ شناخت ترسهای واقعی شما، مانند ترس از از دست دادن یا نداشتن چیزی، به شما کمک خواهد کرد در مسیر صحیح شناخت احساسات پیش بروید. همچنین، این اقدام باعث میشود که اتفاقات را با وضوح بیشتری ببینید و آگاهی نسبت به آنها افزایش یابد تا بتوانید احساسات خود را بهتر شناسایی کنید.
۴. به یاد داشته باشید خاطراتی که فراموش نمیشوند
اگر خاطراتی از وقایع و آسیبها در گذشته در ذهن شما حک شدهاند، این نشان میدهد که احساساتی که در ارتباط با آن مواقع به وجود آمدهاند، هنوز سرکوب شدهاند و درون شما زنده است. به شدت توصیه میشود که این احساسات را جدی بگیرید و درباره آن موقعیتها و صدمات فکر کنید.
تلاش کنید آنها را با دقت و واقعگرایی بیشتری یادداشت کنید، زیرا ممکن است این احساسات به بیماریهای جسمی منجر شوند. زمانی که به این احساسات پیبرید و آنها را آزاد کنید، میتوانید این خاطرات را بهبود بخشید. اغلب برای بخشش، لازم است احساسات مربوطه را رها کنیم، زیرا بدون این مرحله، بخشش واقعی اتفاق نمیافتد و احساسات صدمه و خشم همچنان در دل میمانند.
۵. احساسات موجود در خوابهایتان را یادداشت کنید
گاهی خوابهای ما پر از احساسات، رنگها و داستانهای جالب هستند. در کنار تختخوابتان یک دفتر و یک خودکار قرار دهید و هنگامی که از خواب بیدار میشوید، خاطرات و احساساتی که در خواب تجربه کردهاید را یادداشت کنید.
هرچند که اعمالی که در خواب انجام میدهید در اولویت دوم قرار دارند، اما احساساتی که در آنجا تجربه میشوند، اهمیت زیادی دارند. این احساسات میتوانند نقاطی از احساسات سرکوب شده شما را نمایان کنند و به شناخت بهتر احساسات داخلی شما کمک کنند.
حتما بخوانید “اختلال وسواس چه زمانی شروع می شود؟“
۶. به زمزمههای آرام درونی خود گوش کنید
یک مکان آرام پیدا کنید و به دقت به زمزمههای آرام درونی خود گوش دهید. با گوش قلبتان به این زمزمهها توجه کنید، زیرا گوش قلب قادر است به صداهایی گوش دهد که گوش سر نمیتواند آنها را بشنود.
صبح، هنگامی که از خواب بیدار میشوید، قبل از اینکه کاملاً بیدار شوید، زمان مناسبی است تا به زمزمههای درونی خود گوش دهید. با دقت به افکارتان گوش دهید و پیامهای مهم آنها را به یاد بسپارید، زیرا این پیامها به شما در شناخت بهتر احساسات کمک میکنند.
۷. احساسات مثبت خود را شناسایی کنید
در طی مسیر شناخت احساسات، باید به احساسات مثبت و لحظات خوبی که دربارهی خودتان تجربه کردهاید، توجه کنید. در طول روز، بارها احساساتی مانند بخشش، دوست داشتن، همدردی، اعتماد و سایر احساسات مثبت را تجربه میکنید.
اگر فقط به احساسات منفی خود توجه کنید، تصویری تحریف شده و غیر واقعی از خود خواهید داشت. با شناخت همزمان احساسات منفی و مثبت، تصویر واقعی از شما به وجود خواهد آمد. همهی ما با احساسات متنوع به دنیا آمدهایم و هر احساسی باید به شکل کامل و با انرژی مثبت مورد توجه قرار گیرد.
نتیجه گیری
از طریق شناخت احساسات، افراد میتوانند بهترین نسخه از خود را بشناسند. تمرینهایی که بر روی شناخت احساسات تمرکز دارند، افراد را به ارتقاء هوش هیجانی و بهبود روابط شخصی و اجتماعی خود هدایت میکنند.
شناخت احساسات مثبت و منفی به همراه یادگیری چگونگی مدیریت و بیان صحیح آنها، به افراد کمک میکند تا با چالشها و مواجهه با موقعیتهای مختلف بهترین تصمیمات را بگیرند. این مهارت اساسی در بهبود کیفیت زندگی، ارتقاء بهرهوری، و افزایش سطح رضایت و خوشبختی افراد نقش مهمی دارد.
دیدگاهتان را بنویسید